چه کسی گفت ؟
که من می ترسم .
از برون رفتن ایمان
از جان ؟
چه کسی دید ؟
خدا....
در همین نزدیکیست ؟
چه کسی ساخت ؟
جهنم را
داغ ؟
چه کسی برد ؟
خدا را
بر عرش؟
چه کسی داد ؟
شرف
بر ایمان ؟
چه کسی دوخت ؟
چنین
پالان را ؟
که بپوشد
انسان
و چه کس
کرد فرو ؟
در خیال من و تو
این اوهام
و چه کس
تن در داد
به چنین
ذلت و رنج
و چرا
ایمان شد ؟
لقمه ی
نان شب
این مردم ؟
و چرا
سامان رفت ؟
از سر بی کله
نسل بشر ؟
و چرا
درهم ریخت ؟
لذت
فهم صحیح .
بودن
من ندارم پاسخ
تو اگر می دانی
ضبط کن در ذهنت
نقش زن بر دیوار
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: کفریات
برچسبها: چه کسی گفت ؟ که م
شمس الدین عراقی
عشق وطن
نام و نشان من
کوک
شور ، ماهور
جوم جومک بلگ خزون
همچو طبیعت
زخمه
شوخی با رفیق شفیق جناب فخار
قدرت غزل
طفل درون
سوغات گیلان
چه کسی لایک می گیرد .
سعدیا
از حس ارتکاب
همسرت مٌرد
زار زار
یاس و امید
روز و شب
حرکت و سکون
گریه و خنده
قصه و غصه
سادگی و تجمل
زاویه و تفاهم
عشق و نفرت
زندگی و مرگ
حس خوبی است
حضرت حاکی
کلوزیوم
ساعت را بشکن
می جویمت
تو تنها نیستی
من ، آدمم
تنهایی ممتد
مسلخ عشق
گرمای خورشید
در سویدای دشت
حتی درسکوت
نه .... تو عاشق شده ای
قلبت را ربوده ام
و سپیده دم
همیشه فریادم
زبان احساسم
شام تا شام
تناور درخت عشق
همیشه عاشق
آغاز
دو چشمت
مطمئن باش که من می دانم
سایت ماه اسکین طراح قالب وبلاگ رایگان با امکانات عالی