اومدی ،
یه روز ، تو یک
صبح بهاری
که می خوند
ترانه عشق و
قناری
من شدم
مست دوتا
چشم سیاهت
دست و پا
بستهء اون
ناز نگاهت
خونه کردی ،تو دلم ،
به این نشون
جان مریم ،
گل پاک و مهربون
توشدی
توان هر دو
پای بسته
مرحم و
دوای این
دل شکسته
منو بردی
تا دیار
آشنایی
تا به شهر
عشق و شور
و روشنایی
بال پرواز منی ،
تو اسمون
جان مریم ،
گل پاک و مهربون
حالا عطر
تو پیچیده،
توی خونه
شاخه خشک
درخت
زده جوونه
دیگه بلبل
توی باغ
ترانه سازه
بهترین
ترانه رو
برات می سازه.
معنی
شعر منی ،
به هر زبون
جان مریم ،
گل پاک و
مهربون
بی تو من
مرده و دلخسته
و زارم
با تو حتی
تو خزون
فصل بهارم
منم اون
گم شده
تو راه نجاتی
من مثه
ماهی و تو
آب حیاتی
من دوست
دارم تو رو ،
تا پای جون
جان مریم ،
گل پاک و
مهربون.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: عاشقانه های کلاسیک
شمس الدین عراقی
عشق وطن
نام و نشان من
کوک
شور ، ماهور
جوم جومک بلگ خزون
همچو طبیعت
زخمه
شوخی با رفیق شفیق جناب فخار
قدرت غزل
طفل درون
سوغات گیلان
چه کسی لایک می گیرد .
سعدیا
از حس ارتکاب
همسرت مٌرد
زار زار
یاس و امید
روز و شب
حرکت و سکون
گریه و خنده
قصه و غصه
سادگی و تجمل
زاویه و تفاهم
عشق و نفرت
زندگی و مرگ
حس خوبی است
حضرت حاکی
کلوزیوم
ساعت را بشکن
می جویمت
تو تنها نیستی
من ، آدمم
تنهایی ممتد
مسلخ عشق
گرمای خورشید
در سویدای دشت
حتی درسکوت
نه .... تو عاشق شده ای
قلبت را ربوده ام
و سپیده دم
همیشه فریادم
زبان احساسم
شام تا شام
تناور درخت عشق
همیشه عاشق
آغاز
دو چشمت
مطمئن باش که من می دانم
سایت ماه اسکین طراح قالب وبلاگ رایگان با امکانات عالی